Web Analytics Made Easy - Statcounter

روزنامه ایران جمعه: چین در چند هفته گذشته یکی از خبرسازهای منطقه غرب آسیا بود. ابتدا با سفر «شی‌جین‌ پینگ»، رئیس‌جمهور این کشور به عربستان سعودی و سپس سفر «هو چون هوا» معاون نخست‌وزیر چین به امارات و ایران. اما مهم تر از سفرها، مضمون سفرها بود که خبرساز شد.

اظهارات ناروای چینی‌ها درخصوص جزایر سه‌گانه ایران در بیانیه مشترک با شورای همکاری خلیج فارس و بلافاصله دلجویی در تهران.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رفتاری که نشان از وجود برنامه‌ریزی در سفرها و اظهارات چینی‌ها می‌داد. در همین باره به سراغ دکتر شهروز شریعتی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تربیت‌ مدرس رفتیم و با او درباره رفتارهای متفاوت و بعضاً ضد و نقیض چین به گفت‌و‌گو نشستیم.

چین در ارتباط با کشورهای عربی بویژه عربستان چه هدفی را دنبال می‌کند؟

یکی از اهداف اصلی جمهوری خلق چین از توسعه روابط با عربستان پیگیری توسعه طرح کمربند-راه ((Belt and Road Initiative (BRI) است که از سال 2013 به‌صورت رسمی از سوی دولت چین آغاز شده است. طرح مذکور که یکی از بزرگ‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌های توسعه در تاریخ جهان شناخته می‌شود، شامل گسترش حوزه نفوذ چین در مناطق مختلف جهان ازجمله غرب آسیا، دستیابی مداوم به بازارهای جهانی، ایجاد شبکه ارتباطی حمل‌ونقل جدید و البته مقرون به صرفه با محوریت چین و در نهایت ایجاد مسیرهای امن انتقال انرژی است. کشور چین تاکنون سرمایه‌گذاری بسیار زیادی در این طرح انجام داده و براساس گزارش‌های رسمی، رهبران پکن قصد دارند تا صدمین سالگرد تأسیس جمهوری خلق چین با مشارکت دیگر کشورهای جهان در سال 2049، تا « 8  تریلیون دلار» در این طرح سرمایه‌گذاری کنند.
از آنجایی که طرح کمربند-راه به‌عنوان قلب برنامه‌های توسعه‌ای کشور چین درنظر گرفته شده و این کشور تا کنون توانسته با 138 کشور جهان در چهارچوب این طرح به تفاهمنامه دست پیدا کند در نتیجه چین ذیل این طرح خود را متعهد می‌داند تا به هر طریق ممکن، سرمایه‌گذاری‌های خود را در حوزه‌های زیرساختی، توسعه خطوط ریلی، بنادر، انرژی‌های تجدیدپذیر و تجدید‌ناپذیر، کارخانه‌های استخراج و فرآوری مواد معدنی، ساخت پل‌ها، بزرگراه‌ها، توسعه روابط تجاری-فرهنگی و تبادل دانشجو با کشورهای مذکور تأمین اعتبار کند.

انگیزه‌های مالی مهم‌ترین هدف چین از ارتباط با عربستان به شمار می‌آید؟

به نظر می‌رسد تلاش برای توسعه روابط با عربستان از سوی چین، در چهارچوب ایجاد تقاضا برای سرمایه‌گذاری مستقیم و غیرمستقیم عربستان در چین و در نهایت ایجاد تداوم نرخ رشد اقتصادی چین و یافتن بازار مصرف برای ظرفیت مازاد تولید چین است؛ گسترش روابط چین با عربستان به دولت چین کمک خواهد کرد تا افزون بر تداوم توسعه اقتصادی خود، شهروندان خود را از خطر سرخوردگی برای از دست دادن تحقق «رؤیای چینی» و احیای عظمت امپراطوری چین باستانی برهاند. باید در نظر داشت که چین پس از 30 سال توسعه مداوم، در حال از دست دادن نیروی محرکه توسعه بوده و همین مسأله چشم‌انداز نگران کننده‌ای برای حزب کمونیست چین به شمار می‌رود؛ در این چهارچوب سرمایه سعودی می‌تواند برگ برنده‌ای برای این حزب باشد تا بار دیگر میان مردم چین پیوند ایجاد کرده و وسوسه جدایی‌طلبی و سرخوردگی از عدم پیشرفت در این کشور را جبران کند.
در همین حال تراز تجاری چین و عربستان طی دو دهه گذشته و به طور مشخص از سال 2000 میلادی با وجود سیر صعودی به‌صورت مستمر به زیان چین بوده و توسعه روابط می‌تواند تراز تجاری چین و عربستان را به نفع چین تغییر دهد.
هدف عربستان از نزدیک شدن به چین چیست؟

در سوی دیگر ماجرا عربستان سعودی هم انگیزه‌های فراوانی برای توسعه روابط با چین دارد که این انگیزه‌ها را می‌توان بسیار مشابه با انگیزه‌های محمدرضا پهلوی در اواخر سلطنت وی در توسعه روابط با چین ارزیابی کرد.به تعبیری همان‌طور که رژیم پهلوی از سوی امریکایی‌ها و غربی‌ها به طور مداوم تحقیر می‌شد رهبران عربستان نیز بدرستی تصور می‌کنند که غربی‌ها به آنان از منظری تحقیرآمیز نگاه می‌کنند؛ در نتیجه این ادراک رهبران سعودی تلاش می‌کنند همان مسیری را بروند که شاه ایران در توسعه روابط با چین و شوروی سابق در قالب سیاست مستقل ملی پیگیری می‌کرد؛ اگرچه در پایان شاه ایران نتوانست موفق باشد.
 
چرا همزمان با سفر رئیس‌جمهور چین به عربستان و مواضع ضدایرانی، معاون نخست‌وزیر این کشور به ایران می‌آید و سعی می‌کند بابت رفتارهای ضدایرانی دلجویی و عذرخواهی کند؟

در موضع توجیه رفتارهای به ظاهر متناقض چین در قبال ایران و عربستان، می‌توان به «دکترین خیزش صلح‌آمیز» چین اشاره کرد. به بیان بهتر برای درک رفتار چین در نیمه اول قرن 21 به نظر می‌رسد که نخست باید به این پرسش پاسخ داد که چین در فرایند توسعه سریع اقتصادی خود با چه محیط بین‌المللی مواجه است و چگونه باید از منافع اقتصادی و امنیتی خود در برابر تهدیدات جهانی حفاظت کند؟ با عنایت به موضوع مهمی که در سال‌های اخیر در خارج و داخل چین تحت عنوان دکترین «خیزش صلح‌آمیز» مطرح شده، می‌توان گفت جدا از اینکه طرح موضوع خیزش صلح‌آمیز چین تا چه میزان کاربردی است، به نظر می‌رسد رهبران جمهوری خلق چین نیاز به یک محیط صلح‌آمیز برای پیشرفت را بخوبی درک کرده‌اند.


دیدگاه اکثریت استراتژیست‌های چینی به شدت متمایل به آموزه‌های رئالیستی است که مبتنی بر اعتقاد به وجود هرج ومرج در نظام‌ بین‌المللی صورت‌بندی شده و به هنگام برنامه‌ریزی در مورد انتخاب راهبردهای خارجی چین، بر منافع امنیت ملی تأکید می‌کند و حتی آن را بالاتر از منافع صرفاً اقتصادی تصور و تلاش می‌کند بیشترین منافع را در همه سطوح متوجه خود سازد.

علت اهمیت منطقه غرب آسیا برای چین و تلاش برای افزایش نقش خود در این منطقه چیست؟

منطقه غرب آسیا یکی از مناطق مهم برای حضور چین در مسائل بین‌المللی و اعمال نفوذ و قدرت‌نمایی این کشور در قرن 21 محسوب می‌شود. در این میان، بدیهی است که نوسانات روابط چین و ایران نیز بر اعمال سیاست‌های خاورمیانه‌ای چین و میزان تحقق یافتن منافع استراتژیک آن کشور تأثیر بگذارد. بدین ترتیب حفظ و گسترش روابط و همکاری‌های دوستانه با ایران در قالب توسعه طرح کمربند و راه برای ایفای نقش چین در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی و بویژه ایجاد امنیت در محیط بزرگ اطراف چین از اهمیت بسزایی برخوردار است.

بر این اساس مطالعه و بررسی چیدمان انتخاب‌های استراتژیک چین در نیمه اول قرن 21 مؤید این نکته است که هرچند گسترش رابطه چین با عربستان به‌عنوان یک کشور ثروتمند برای رهبران چین «کلیدی» محسوب می‌شود اما تداوم ارتباط با کشورهای قدرتمند دیگر منطقه نظیر ایران نیز «ضروری» و همچنان در سطح اولویت‌های راهبردی چین در غرب آسیا است؛ در حال حاضر روابط ایران و چین در نقطه تعادل بین اثربخشی و استراتژیک بودن برای چین قرار دارد؛ بدین معنی که روابط دو کشور عمدتاً بر تجارت انرژی و کالا، همکاری‌‌های امنیتی در قالب پیمان شانگهای، سرمایه‌گذاری‌های مستقیم در زمینه انرژی و دیگر زمینه‌ها متمرکز شده و در نتیجه چین نمی‌تواند نسبت به ایران بی‌تفاوت باشد در عین حال می‌توان خوشبین بود که به‌دنبال افزایش قدرت عمومی و تقویت روند خیزش صلح‌آمیز چین، روابط ایران وچین نیز بتدریج بر استراتژیک بودن متمایل شده و دو کشور از طریق تقویت روابط خود بتوانند در میان مدت قدرت تأثیر بر مسائل بین‌المللی را افزایش ‌دهند.

چه چشم‌اندازی برای حضور چین در غرب آسیا پیش‌بینی می‌شود؟

به نظر می‌رسد چشم‌انداز حضور تمام عیار چین در غرب آسیا با وجود پایگاه‌های نظامی امریکا دست‌کم تا یک دهه آینده همچنان محل تردید باشد. اما چین با صبر و انتظار، تلاش زیادی را در قالب همان دکترین خیزش صلح‌آمیز برای ورود با احتیاط و تدریجی به غرب آسیا ایفا می‌کند. از سوی دیگر و در پاسخ به تلاش چین، باید به تحرکات ایالات ‌متحده که شباهت بسیاری با اقدامات واشنگتن در دوران جنگ سرد دارد و ناشی از به چالش کشیده شدن ثبات هژمونیک این کشور در غرب آسیا است نیز اشاره کرد. برای مثال تشکیل گروه «کواد» در شرق آسیا و سپس تشکیل گروه I2-U2 یا کواد جدید در غرب آسیا و همچنین تقویت ناتو در اروپا، یادآور اقدامات ایالات‌ متحده در تشکیل سیتو در شرق آسیا، سنتو در غرب آسیا و ناتو در اروپا و بازآفرینی دکترین «سد نفوذ» جرج کنان در سیاست خارجی امریکا است.
به بیان بهتر تغییر چشم‌انداز ژئواستراتژیک در سطح جهانی و غرب آسیا و ظهور چین در برابر هژمونی ایالات‌متحده موجب شده تا ایالات متحده اقدامات و ابتکارهای جدیدی را برای مهار چین طراحی کند که نمونه آن همکاری سه‌جانبه امارات، هند و رژیم صهیونیستی، تحت رهبری ایالات‌متحده است. افزایش قدرت چین در سطح نظام بین‌الملل و همچنین چالش‌های ایالات‌متحده در غرب آسیا، بیش از یک دهه است که واشنگتن را به سمت راهبرد موازنه فراساحلی و احاله مسئولیت به کشورهای منطقه‌ای سوق داده و امریکا می‌کوشد با ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و پیوند دادن این ائتلاف‌ها به یکدیگر، در عمل شبکه نفوذ جهانی خود را در برابر چین حفظ کند.
به‌ بیان ‌دیگر اگر «کواد دو» در کنار «ناتو» و «کواد یک» (هند، امریکا، استرالیا، ژاپن) و آکوس (امریکا، استرالیا و بریتانیا) با محوریت شرق آسیا، در نظر گرفته شود، می‌توان زنجیره‌ای از متحدان واشنگتن را در سراسر جهان متصور شد که هدفی را جز مهار چین و تا حدودی روسیه در ابعاد مختلف پیگیری نمی‌کنند.

وضعیت فعلی و چشم‌انداز ارتباط ایران با چین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کشور ایران یک سال پس از آغاز رسمی طرح کمربند - راه از سوی دولت چین، یعنی در سال 2014، به طور رسمی عضویت خود در طرح کمربند - راه را اعلام کرد و پس از سفر شی جین پینگ به ایران در سال 2016، طرح‌ها و پروژه‌های همکاری بسیاری میان دو کشور منعقد شد اما از سال 2018 به بعد در عمل تمامی همکاری ایران و چین ذیل طرح کمربند - راه تحت تأثیر تغییر مناسبات جهانی از جمله خروج دولت امریکا از برجام و تشدید تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران قرار گرفته و وضعیت ایران در این طرح بیش از پیش مبهم شده است. با وجود آنکه در سال 2021، قرارداد همکاری 25 ساله‌ای میان دو کشور ایران و چین منعقد شد و مقامات دو کشور اعلام کردند که همکاری ایران و چین در ابعاد مختلف از جمله در طرح کمربند- راه گسترش و تعمیق خواهد یافت با وجود تبلیغات و جنجال رسانه‌های غربی هنوز اقدام مشخصی از سوی طرف چینی یا شرکت‌های آنان صورت نگرفته و حتی طبق آخرین اطلاعات از مذاکرات اقتصادی تهران و پکن، متأسفانه این بانک‌ها و سرمایه‌گذاران چینی‌ها هستند که با وجود اعلام آمادگی ایران، پیشنهادهای جذاب و عادلانه‌ای را برای سرمایه‌گذاری به ایران ارائه نمی‌دهند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد بر خلاف تصور عمومی و برخی جنجال‌های رسانه‌ای مبنی بر اشتیاق فراوان چین و ایران برای توسعه همکاری‌های مشترک، طرفین به دلایل متعدد داخلی و خارجی شتاب چندانی برای بسط همکاری‌ها ندارند و هنوز نخواسته یا نتوانسته‌اند آنچه را در تفاهمنامه‌ها حاصل می‌شود، پیاده‌سازی کنند.

انتهای پیام/

mdi-penسارا عاقلیدبیر گروه  سیاست

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: توسعه روابط نظر می رسد سرمایه گذاری ایالات متحده غرب آسیا ایران و چین بین المللی طرح کمربند چشم انداز انگیزه ها دو کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۸۵۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تأثیر توسعه شبکه‌ های حمل و نقل جاده‌ ای بر رونق اقتصادی ایران

تین نیوز

توسعه شبکه های حمل و نقل جاده ای می تواند تأثیر بسیار مهمی بر رونق اقتصادی ایران داشته باشد. این توسعه می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد کشور تأثیرگذار باشد.

به گزارش تین نیوز به نقل از مرکز مدیریت راه های کشور، برخی از تأثیرات مهم توسعه شبکه های حمل و نقل جاده ای بر رونق اقتصادی ایران عبارتند از:

1. افزایش ترافیک و حرکت آسان تر کالا و مسافران: با توسعه شبکه های حمل و نقل جاده ای، حرکت کالا و مسافران به صورت آسان تر و سریع تر انجام می شود که می تواند باعث افزایش تجارت و تبادلات اقتصادی شود.

2. افزایش فرصت های شغلی: توسعه شبکه های حمل و نقل جاده ای منجر به ایجاد فرصت های شغلی در صنایع مختلف مرتبط با حمل و نقل، مانند حمل و نقل، خدمات پشتیبانی، تولید قطعات خودرو و غیره می شود.

3. افزایش توسعه مناطق مختلف: با توسعه شبکه های حمل و نقل جاده ای، مناطق مختلف کشور بهبود یافته و به سرعت توسعه پیدا می کنند، که این می تواند به تعادل توسعه مناطق کمک کند.

4. کاهش هزینه ها: با بهبود شبکه های حمل و نقل جاده ای، هزینه های حمل و نقل کاهش پیدا می کند که می تواند به افزایش سودآوری کسب وکارها و کاهش هزینه های تولید منجر شود.

5. افزایش رقابت پذیری: توسعه شبکه های حمل و نقل جاده ای باعث افزایش رقابت در بازار محصولات و خدمات می شود که این می تواند به بهبود کیفیت و قیمت محصولات منجر شود.

بنابراین، توسعه شبکه های حمل و نقل جاده ای می تواند به رونق اقتصادی ایران کمک کند و به توسعه صنعت، تجارت، سرمایه گذاری، اشتغال و سودآوری کسب و کارها کمک کند.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • تجلیل از تصمیم ترکیه در قطع روابط اقتصادی و تجاری با رژیم صهیونیستی
  • صندوق سرمایه‌گذاری مشترک ایران و امارات تشکیل شود
  • نقش نفت در رشد اقتصادی و توسعه زیرساخت‌ها مشهود است
  • تثبیت جایگاه ایران در منطقه پس از «وعده صادق»
  • تأثیر توسعه شبکه‌ های حمل و نقل جاده‌ ای بر رونق اقتصادی ایران
  • چین: روابط با افغانستان را گسترش می‌دهیم
  • تداوم شکست بوکسورهای ایرانی در مسابقات قهرمانی امید و جوانان آسیا
  • فرصت توسعه صادرات محصولات و ماشین‌آلات کشاورزی به ترکمنستان
  • امیرعبداللهیان بر توسعه روابط ایران و لبنان تاکید کرد
  • صندوق سرمایه گذاری مشترک ایران و امارات تشکیل شود